10 تیرماه سالروز آزاد سازی شهر مهران توسط رزمندگان اسلام
سیاست انقلابی کرمانشاه
بسم الله الرحمن الرحیم عماریون احساس وظیفه کنند در صحنه حاضر‌شوند
روز آزادسازی شهر مهران

  

 

آسمونی : دهم تیرماه ۱۳۶۵ در تاریخ کشور ما روزی فراموش نشدنی است چراکه با تاکیدات امام خمینی (ره) شهر مهران آزاد شد و ایشان در این خصوص فرمودند: مهران را هم خدا آزاد کرد و جمله معروف “مهران آزاد شد قلب امام شاد شد” در همه جا طنین انداز شد.

مردم مهران مانند دیگر استانهای مرزی درگیر جنگ، در برابر تجاوزات رژیم بعث عراق ایستادگی کردند و خونهای بسیار دادند. رشادتهای رزمندگان اسلام و مردم غیور منطقه در این خطه خون رنگ از استان ایلام هیچگاه از یاد دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی نخواهد رفت.


مهران تنها یک نام نیست، مهران قلب تپنده روزهای دفاع مقدس است، امروز در گلزارهای شهدای گوشه گوشه کشور رشیدمردانی خفته اند که محل شهادت پرافتخارشان مهران است، همانجا که برگرفته از نامش شهر مردمان مهربان است اما با تجاوز رژیم بعث عراق شهر خون رنگ شد تا دفتر پرافتخار مردم ایلام پرنقش تر شود.
مهران که در گذشته شهر خون و مقاومت و پیروزی بود، امروز یکی از امن ترین شهرهای مرزی کشور و دروازه عتبات عالیات است.



اشاره 
شهر مهران در طول هشت سال جنگ، فراز و نشيب هاي بسياري را به خود ديد. ارتش عراق پس از شكست در عمليات والفجر 8 و از دست دادن شهر فاو، به برخي مناطق از جمله شهر مهران حمله كرد تا با تصرف آن، پيروزي نيروهاي ايراني را كم اهميت جلوه دهد. در حمله اي كه ذيل استراتژي دفاع متحرك صورت گرفت، ارتش عراق موفق به تصرف شهر مهران شد. با گذشت مدت كوتاهي از اشغال شهر مهران، نيروهاي ايراني موفق شدند طي عملياتي تحت عنوان كربلاي1، ارتش عراق را شكست داده و شهر مهران را آزاد كنند. اهميت فوق العاده اين عمليات نه فقط به دليل آزاد سازي شهر مهران، بلكه به دليل شكست استراتژي دفاع متحرك عراق بود. راويان مركز مطالعات و تحقيقات جنگ همچون هميشه در اين عمليات نيز حضوري فعال داشتند و گزارش آن را كم تر از سه ماه تهيه و تنظيم كردند. در تهيه اين گزارش آقايان رخصت طلب و نخعي زحمات بيشتري را متقبل شدند. 

اولين اشغال و تخليله مهران مهرماه 1359 
پيش از حركت سراسري عراق در طول مرز، از فروردين ماه سال 1359 به طور مرتب شهر مهران و حومه آن با خمپاره و توپخانه هدف حمله قرار مي گرفت. در آن هنگام، شهر مهران و پانزده روستاي اطراف آن حدود 176 هزار نفر جمعيت داشت، اما پس از مداومت و شدت نسبي حملات دشمن، به تدريج از ارديبهشت ماه ماه سال 1359 تخليه محل آغاز شد. 
به مرور زمان به دليل خالي شدن شهر از سكنه و تجمعات جسته و گريخته دشمن در نقاط مختلف مرز واحدهايي از تيپ اسلام آباد (ارتش) براي حفظ و تأمين منطقه عمليات به اين ناحيه اعزام شدند. پس از استقرار اين يگان و اجراي آتش متقابل (هرچند ضعيف) عليه دشمن، آتش عراق قطع شد و به دنبال آن، مردم مجدداً به شهر بازگشتند. 
پس از مدتي، تيپ 84 خرم آباد جايگزين يگان قبلي در منطقه شد. مدتي از استقرار اين يگان نگذشته بود كه آتش دشمن مجدداً آغاز و به تدريج، به آتش دو طرفه مبدل شد. 
در تاريخ 20/6/59، عراق ميمك را اشغال كرد و هم زمان شهر مهران را به شدت زير آتش توپخانه خود قرار داد و به تدريج، بر شدت حملات خود افزود. 
در تاريخ 27/6/59، دشمن يك درگيري در پاسگاه هاي زالوآب و رضاآباد به راه انداخت و در نهايت، عقب نشيني نمود. 
در تاريخ 29/6/59، يك ستون نظامي از نيروهاي دشمن كه از طرف شهر زرباطيه به طرف پاسگاه دراجي و ارتفاعات 303 حركت كرده بودند در اين منطقه، مستقر شدند. 
سرانجام، نيروهاي عراق از چند محور به خاك جمهوري اسلامي حمله كرد و ضمن درگيري و تصرف پاسگاه هاي بهرام آباد و فرخ آباد به طرف شهر حركت و نيروهاي نظامي با به جاي گذاشتن تجهيزات خود عقب نشيني كردند. دشمن در ادامه حملات خود در تاريخ 12/7/59 در حالي كه تعدادي از مردم هنوز در شهر بودند وارد شهر شد.(پاورقي 1) 
  
در نهايت، دشمن ارتفاعات شمالي ( كوه گچ - زالو آب - كولك - زيل) ، ارتفاعات جنوبي (قلعه آويزان - حمرين) و ارتفاعات شرقي (چكه موشي - چكه قمر - كره بور) شهر مهران را تصرف و در آن جا مستقر شد. 
بعد از عمليات بيت المقدس و به دنبال عقب نشيني سراسري عراق، (خردادماه 1361 ) دشمن از شهر مهران و ارتفاعات مزبور نيز عقب نشيني كرد و روي ارتفاعات شمالي و جنوبي شهر مهران در داخل خاك ايران مستقر شد.* 
به اين ترتيب، نخستين اشغال مهران پايان يافت، اما به دليل زير ديد و تير بودن اين منطقه، شهر در وضع عادي نبود و در حالي كه تقريباً به طور مداوم آماج آتش خمپاره دشمن قرار داشت برخي از منازل نيمه ويران آن به عنوان پايگاه هاي تداركاتي و پشتيباني و ديگر مقرهاي نظامي مورد استفاده قرار مي گرفت. افزون بر آن، ارتباط نيروهاي خودي از طريق جاده ايلام - دهلران بسيار مشكل انجام مي شد و نقل و انتقالات لازم بين مهران - دهلران و مهران - ايلام نيز با مشكلاتي همراه بود. 
وضعيت ياد شده تا انجام عمليات والفجر3 در اين منطقه ادامه داشت و با اين عمليات وضعيت جديدي در اين منطقه حاكم شد كه در مبحث بعد به آن اشاره خواهد شد.

 

مروري بر عمليات والفجر3 - مرداد ماه 62 
پس از انجام عمليات هاي گسترده والفجر مقدماتي و والفجر1 كه تقريباً با موفقّيت چنداني همراه نبود، طراحي و انجام عمليات هاي والفجر2 و 3 با در نظر گرفتن چند عامل از جمله صرف نيروي كم تر و به دست آوردن موفقيت براي رسيدن به اهداف مقطعي مورد نظر در دستور كار قرار گرفت.    
از جمله اهداف اين گونه عمليات ها گرم نگه داشتن جبهه ها، گرفتن اسير، بسيج مردم در جنگ و آزادسازي نقاط مهم مرزي طي يك عمليات محدود بوده است. 
در همين رابطه، عمليات والفجر3 در منطقه عمومي مهران، به قصد دستيابي به نتايج زير طرح ريزي شد: 
< تصرف ارتفاعات سركوب منطقه و نتيجتاً از ديد تير خارج كردن شهر مهران و برقراري ارتباط جاده ايلام - دهلران و ايجاد تسهيل در رفت و آمد و تدارك مهران > . 
پس از شناسايي و بررسي وضعيت دشمن، تا قبل از عمليات مشخص شد كه نيروهاي دشمن در مجموع شامل سه تيپ در خط مقدم و سه تيپ در احتياط بودند. 

در محاسبه اوليه اي كه درباره نيروي مورد نياز، براي انجام عمليات، از سوي سپاه و ارتش صورت گرفت برآورد زير ارائه شد. 
در طرح سپاه 31 گردان نيرو و 50 دستگاه مهندسي 
در طرح ارتش40 گردان نيرو و 100 دستگاه مهندسي 
مانور عمليات با گزينش طرح سپاه(پاورقي 2) در سه محور ارتفاعات شمالي (زالوآب، كله قندي و نمه كلان بو) تا دشت مهران و ارتفاعات جنوبي منطقه (قلاويزان) با سازمان زير طرح ريزي شد: 
دو محور نخست با نام فتح 1 و محور سوم با نام فتح 2 نام گذاري گرديد. 
- لشكر نصر (سپاه) با هفت گردان نيرو براي تصرف ارتفاعات زالوآب و نمه كلان بو؛ 
- تيپ امام رضا (سپاه) با پنج گردان نيرو در دشت مهران، محدوده پاسگاه دراجي تا فر خ آباد؛ 
- يك گروهان تانك و 2 گروهان پياده از تيپ 84 خرم آباد (ارتش) در محور لشكر نصر؛ 
يگان هاي مزبور نيروهاي مربوط به قرارگاه فتح 1 را تشكيل مي دادند . 
- لشكر ثارالله (سپاه) با شش گردان نيرو براي تصرف ارتفاعات قلعه آويزان؛ و 
- تيپ 4 لشكر 21 حمزه (ارتش) در محور قلعه آويزان. 
اين يگان ها نيز با نام نيروهاي قرارگاه فتح 2 به كار گرفته شدند. 
در ضمن، از انواع توپخانه هشت آتشبار در محور فتح 1 و هم چنين هشت آتشبار در محور فتح 2 به كار گرفته شد (بيشتر از نصف قبضه هاي توپ از توپخانه ارتش بود) در رابطه با نيروي هوايي مقرر شد در مجموع شش فروند 
اف - 5 و هشت فروند اف - 4 و در صورت لزوم دو فروند اف - 14 براي عمليات و پوشش هوايي وارد عمل شوند.

 

شرح عمليات 
عمليات در ساعت 23 روز جمعه 7/5/62 آغاز شد و با فعاليت نيروهاي خودي به شرح زير ادامه يافت: در محور فتح 1، ارتفاع نمه كلان بو تصرف شد.(پاورقي 3) و در دشت مهران نيز، نيروهاي خودي ضمن دستيابي به اهداف مربوطه از جمله پاسگاه هاي دراجي و فرخ آباد، خاكريز مورد نظر را در اين دشت به طول هفت كيلومتر احداث كردند. اين خاكريز كه در صبح روز نخست به طور موقت قابل پدافند بود تا عصر همان روز تكميل و در نتيجه، نمه كلان بو، دراجي و فرخ آباد به يكديگر متصل شدند. در اين محور (فتح1)، تنها ارتفاعات زالوآب از جمله مهم ترين آن معروف به كله قندي كه اهميت ويژه اي داشته و مشرف بر جاده ايلام - مهران بود تسخير نشده باقي ماند، اما با تكميل خاكريز مزبور ديگر خطر چنداني از اين ناحيه احساس نمي شد، ولي مقاومت نيروهاي عراقي مستقر در اين ارتفاعات در محاصره نيروهاي خودي، مي توانست آنها را حفظ كند تا با عوض شدن شرايط منطقه عملياتي بتوانند خطري را پديد آورند. 
در محور فتح 2 از سه محور روي قلاويزان عمل شد، اما تا صبح الحاق و پاكسازي كامل نگرديد. نيروهاي خودي در ساعت يازده صبح مجبور شدند عقب نشيني كنند. 
در اين محور، نيروهاي خودي خاكريزي به طول دو كيلومتر در حدفاصل دهكده بهمن بهروزان واقع در جنوب مهران تا قلاويزان خودي احداث كردند و در پشت آن مستقر شدند. 
از اين پس، پاتك دشمن در جبهه شمالي آغاز شد و به طور مرتب، ادامه داشت. در كنار آن، مقاومت نيروهاي دشمن مستقر در كله قندي نيز هم چنان باقي بود و با بالگرد دارو و مهمات و... در اختيار آنان قرار مي گرفت. دشمن با هدف شكستن خط مزبور و پيوستن به نيروهاي مستقر در كله قندي بارها به پاتك اقدام كرد كه با مقاومت نيروهاي مستقر در اين خط دفع شد. 
در تاريخ 14/5/62، تصميم گرفته شد مانند هميشه، اين خط را براي پدافند به ارتش تحويل دهند و نيروهاي عمل كننده (سپاه) آزاد شوند، در تاريخ 15/5/62 و در شرايطي كه اين تعويض هنوز انجام نشده بود و تنها نيرويي حدود يك گروهان از گردان 808 (لشكر 21 حمزه) به خط وارد شده بودند، سنگين ترين پاتك دشمن در اين محور آغاز شد. دشمن از ساعت ده شب تا صبح روز بعد به حمله ادامه داد و در اين زمان، پاتك خود را آغاز كرد و بارها، تا مرز عبور از خاكريز خودي پيش رفت، ولي مقاومت بي نظير نيروهاي مستقر در خط(پاورقي 4) امكان پيروزي را از آنها گرفت و در نهايت، نيروهاي دشمن در ساعت دو بعداز ظهر حركت خود را متوقف و عقب نشيني كردند. 
از اين پس، محور پاتك دشمن از شمال مهران به جنوب آن منتقل شد، ولي فرماندهي نيروهاي خودي تصميم گرفت هر طور شده است مسئله زالو آب و كله قندي را كه باعث مي شد دشمن به چنين حركاتي تشويق شود حل كند. تا اين زمان، چند بار با استعداد كم تر از يك گردان از نيروهاي موجود در منطقه روي كله قندي عمل شده، اما مؤثر واقع نشده بود در همين رابطه، به لشكر حضرت رسول(ص) ابلاغ شد كه براي عمليات در كله قندي آماده شود. 
از سوي ديگر، دشمن پيكان حمله خود را متوجه محور جنوبي كرد تا با قطع جاده مهران - دهلران و تصرف مجدد مهران دست كم بتواند اثر سياسي پيروزي نسبي والفجر 2 و 3 را خنثي كند و در ضمن، با تجزيه نيروي خودي و ضعيف كردن تمركز ما در محور شمالي، نيروهاي محاصره شده كه تا اين زمان يك حالت عجيب و حماسي ايجاد كرده بودند، بتوانند خود را با شكستن حلقه محاصره نجات دهند. 
دشمن از صبح روز 16/5/62 پاتك سنگيني را در محور جنوبي مهران آغاز كرد كه تا شب به طول انجاميد. طي اين مدت، نيروهاي خودي فشار طاقت فرسايي را تحمل كردند و به هر صورت، روز را به پايان رساندند. از صبح 17/5/62 دوباره حمله دشمن آغاز شد. اين بار، فشار اصلي متوجه خاكريز فتح2 (خط بهين بهروزان) بود. حدود ساعت ده صبح با عقب نشيني تانك هاي ارتش مستقر در اين خط وضعيت به هم ريخت و نيروهاي پياده نيز به دنبال آن عقب نشيني كردند. در نتيجه، اين خط نيز شكسته شد. نيروهاي تيپ 4 لشكر21 حمزه (ارتش) تا ملك شاهي عقب نشيني كردند و باقيمانده نيروهاي لشكر ثارالله نيز به همراه يك تيپ از لشكر17 علي بن ابي طالب كه از جنوب به كمك منطقه آمده بود براي حفظ جاده مهران - دهلران در سمت راست آن به دفاع پرداختند. 
دشمن با مانور تانك ها به جاده نزديك مي شد و با تير مستقيم جاده را مي زد. از سوي ديگر، گروه هاي ضد زره (آرپي چي زن) مي كوشيدند آرايش دشمن را بر هم زنند و آن را متوقف كنند. حدود ساعت25: 1 بعد از ظهر حمله دشمن به طور غير منتظره اي متوقف شد(پاورقي 5) و نيروهاي ديگري كه در همين پاتك به طرف شهر پيشروي مي كردند و تا نزديكي رودخانه گاوي رسيده بودند نيز، هماهنگ با محور جاده متوقف شدند. 
همان شب (شب 18/5)، شهيد حاج همت، فرمانده لشكر حضرت رسول(ص)، با نيرويي به استعداد يك گردان روي كله قندي عمل كرد، اما معلوم شد كه دشمن همان شب ارتفاع را تخليه كرده و با حمله به خط تيپ امام رضا و نصر درصدد شكستن حلقه محاصره برآمده است. در اين حمله، 350 تن از نيروهاي دشمن كشته شدند و سيصد تن ديگر نيز به اسارت درآمدند. 
صبح روز 18/5/62 مسئله زالوآب و كله قندي حل شده بود و ساعت يازده صبح همين روز، دشمن از مواضعي كه طي پاتك دو روزه تصرف كرده بود عقب نشيني كرد و به منطقه قبلي خود بازگشت. از اين پس، خط خودي در مناطق يادشده تحكيم شد و عمليات والفجر3 پس از يازده روز جنگ شديد با پيروزي نسبي به مرحله تثبيت رسيد. 
درباره مجموع نيروهاي به كار گرفته شده در اين عمليات مي توان گفت، افزون بر نيروهايي كه مطابق طرح مانور (ذكر شده) وارد عمل شدند يك گردان از لشكر حضرت رسول(ص) ، يك تيپ از لشكر علي بن ابي طالب(ع) ، يك گردان از نيروهاي اعزامي منطقه 4، يك گردان از مجاهدين عراقي و يك گردان از ارتش (گردان 808 لشكر21 حمزه) نيز در طول عمليات به كار گرفته شدند. 
دشمن نيز در مجموع عمليات از شش تيپ زرهي، پنج تيپ پياده و دو تيپ مكانيزه استفاده كرد.

 

نتايج عمليات 
عمليات والفجر3 به آزاد شدن شصت كيلومتر از خاك جمهوري اسلامي و تصرف چهل كيلومتر از خاك دشمن منجر شد. ديگر نتايج آماري اين عمليات به شرح زير است:

 

ضايعات خودي 
-14 دستگاه تانك و چهار قبضه توپ ارتش صدمه ديده و منهدم شد. 
- 21 دستگاه مهندسي از كار افتاده و 79 دستگاه ماشين تويوتا وانت و 5 قبضه توپ سپاه منهدم شد. 
- تلفات انساني سپاه در اين عمليات به شرح زير مي باشد (آمار ارتش در دسترس نيست): 
574 شهيد، 3468 مجروح و 452 نفر اسير و مفقود شدند.

 

ضايعات دشمن 
يك فروند هواپيما، 3 فروند بالگرد، 3 دستگاه مهندسي، 16 قبضه خمپاره، 33 دستگاه خودرو و 75 دستگاه نفربر و بيش از 30 تانك منهدم شدند. 
15 دستگاه خودرو، 5 دستگاه وسايل مهندسي،31 دستگاه خمپاره، 3 دستگاه تانك، 630 قبضه انواع سلاح سبك و سنگين نيز به غنيمت گرفته شد.

 

تلفات انساني دشمن 
بيش از 10 هزار نفر كشته و زخمي و 509 نفر اسير شدند. در وضعيت جديد، ارتباط بين نيروهاي خودي از راه جاده ارتباطي ايلام - دهلران مجدداً برقرار شد، به ويژه اين كه يك جاده كمربندي در جلوي مهران زده شد، ولي در داخل شهر مهران، هم چنان وضعيت به شكل سابق بود. 
مشكلات نقل و انتقال و تداركات پايگا ه هاي موجود در اين شهر و خط مربوطه، هم چنين ارتباط مهران - ايلام نيز با آزاد شدن ارتفاعات شمالي منطقه، به ويژه كله قندي تا حد زيادي بر طرف شد. اكنون، ارتباط مياني و جنوب جبهه خودي برقرار شده بود، اما دشمن هم چنان مي توانست از نظر اطلاعاتي، بر نقل و انتقال ما اشراف داشته باشد.

 

دومين اشغال مهران - ارديبهشت ماه 65 
در تاريخ 27/2/65، عراق در چارچوب آنچه بعدها آن را دفاع متحرك ناميد در منطقه مهران، دست به تهاجم زد و قسمت هاي زيادي از اين شهر، حومه آن و برخي از ارتفاعات منطقه را تصرف كرد. 
در اين زمان، لشكر84 خرم آباد (ارتش) و تيپ4 لشكر21 حمزه (ارتش) در مجموع با نيرويي به استعداد شش گردان پياده و دو گردان زرهي مسئوليت خطوط پدافندي (پاورقي 6) خودي را برعهده داشتند. 
پيش از اين، عراق در محورهاي دربنديخان (15/1/65)، سومار (22/1/65)، فكه (10/2/65) و حاج عمران (24/2/65) حمله كرده بود و در مجموع (بجز حاج عمران كه تا زمان حمله به مهران درگيري ادامه داشت)، موفقيتي نسبي به دست آورده بود. افزون بر آنچه گفته شد و طبعاً مي توانست نوعي آمادگي در نيروهاي پدافندي منطقه به وجود آورد، در خود اين منطقه نيز، شواهدي از تك قريب الوقوع دشمن ديده مي شد. اين مطلب از جانب برادران اطلاعات قرارگاه نجف به واحدهاي ارتش در منطقه يادآوري شده و حتي محورهاي احتمالي هجوم و نقاط ضعف خط ارتش نيز مشخص شده بود، اما عكس العمل درخور توجهي در رابطه با تقويت خطوط از نظر موانع و نيرو مشاهده نگرديد. 
در همين زمان، يك گردان از تيپ امير المؤمنين (سپاه) و يك گردان از تيپ مسلم بن عقيل (سپاه) براي احتياط نزديك در تنگه كنجان چم مستقر شدند و نيروهايي از لشكر نصر نيز براي احتياط دور در ايلام استقرار(پاورقي 7) يافتند. (زيرا، احتمال تك دشمن در محورهاي ميمك و سومار نيز وجود داشت).

 

عمليات عراق و نتايج آن 
در ساعت يك بامداد مورخه 27/2/65 ، دشمن هجوم خود را همان گونه كه پيش بيني مي شد با آتش تهيه سنگين از دو محور آغاز كرد. در محور نخست، با تيپ هاي 417 پياده و 70 زرهي در حالي كه تيپ 443 پياده را نيز براي احتياط در اختيار داشت از سمت ارتفاعات قلعه آويزان در شيار ميگ سوخته - محل خاكريز خودي - (با هدفي كه بعداً ذكر مي شود) وارد عمل شد. 
در محور دوم، حمله خود را از منطقه نمه كلان بو و ارتفاعات 270 با هدف تصرف مهران و ارتفاعات نمه كلان بو، كله قندي، تنگه كنجان چم و جاده آسفالته مهران - ايلام با تيپ 92 پياده و تيپ 606 پياده و تيپ 59 مختلط آغاز كرد و به دليل مقاومت نكردن نيروهاي پدافندي خودي توانست به سرعت پيشروي كند. 
در محور نخست، دشمن با تيپ 417 پياده پس از تصرف تپه ميگ سوخته تا تپه مهران خاكريز خودي را اشغال كرد و سپس، با تيپ70 زرهي از محور بهين بهروزان به حركت خود ادامه داد و از قسمت جاده مهران - هرمزآباد به سمت دهلران وارد جاده شد و سپس، شهرك ملك شاهي و جاده آسفالت كمربندي مهران را تصرف كرد. در محور دوم، پس از تصرف خط خودي با تيپ59 مختلط به سمت تنگه كنجان چم حركت نمود. از سوي ديگر، تپه هاي رضاآباد و دراجي را اشغال كرد و در ادامه عمليات ارتفاعات 310، 307 و 330 و تپه هاي غلامي و باغ كشاورزي را نيز به تصرف خود درآورد. 
پس از آغاز تك دشمن، سپاه براي جلوگيري از سقوط نقاط استراتژيك منطقه، به ويژه، ارتفاعات نمه كلان بو و زالوآب به سرعت يگان هايي را به منطقه وارد كرد. در اين حال، تيپ مسلم بن عقيل و تيپ اميرالمؤمنين و لشكر5 نصر در مورخ 28/2/65 نيز در منطقه نمه كلان بو با دشمن درگير مي شوند. پس از چند روز نبرد، سپاه موفق مي شود در تاريخ 31/2/65 با وارد كردن تيپ21 امام رضا (ع) و لشكر41 ثارالله ارتفاعات 307 و 310 و 345 و 330 و تپه رضاآباد را از مجموع ارتفاعات نمه كلان بو آزاد كند. 
  
در مجموع، دشمن در طول ده روز جنگ و پيشروي نه تيپ پياده و زرهي و مكانيزه و يك گردان كماندويي، با پشت سر گذاشتن شهر مهران و تصرف ارتفاعات قلعه آويزان و تپه هاي غلامي و باغ كشاورزي تا پشت جاده كمربندي مهران، يعني بيش از بيست كيلومتري عمق خاك ايران پيشروي كرد و مستقر شد. 
مقاومت و درگيري بعدي نيروهاي خودي (سپاه) عامل عمده عدم موفقيت عراق در تصرف ارتفاعات حساس منطقه و اشراف بر تنگه كنجان چم محسوب مي شود. در طول هجوم دشمن، سپاه در مجموع، هجده گردان نيرو را وارد عمل كرد. ضايعات و تلفات مربوط به اين دوره به شرح زير است: 
70 نفر شهيد، 666 نفر مجروح، 133 نفر مفقود و 8 نفر اسير. 
هم چنين، در جريان تك دشمن، حدود چهارصد نفر از نيروهاي ارتش جمهوري اسلامي اسير و 98 نفر مفقود و حدود 180 نفر مجروح و 9 شهيد داشته اند كه بيشتر تلفات مربوط به تيپ4 لشكر21 حمزه بود. 
افزون بر اينها در جريان هجوم دشمن از نيروهاي ارتش تجهيزات و سلاح هاي سبك و سنگين، از جمله توپ هاي 203 م م و تعداد زيادي تانك و نفربر و خودرو برجاي ماند.(پاورقي 8) 

عمليات كربلا1 - آزادي مهران 
ضرورت انجام عمليات 
پس از اشغال مهران، برخي از شواهد نشان مي داد با وجود اين كه دشمن در حملات قبل از آن (فكه، شرهاني، زبيدات، حاج عمران) و تا حدودي در مهران ناموفق بوده است از حملات زميني خود دست برنداشته و هم چنان در محورهايي، خود را آماده تك مي كند و به نظر مي رسد در صورتي كه نيروهاي خودي به دشمن فرصت بدهند قصرشيرين و سپس سومار نيز مانند مهران تصرف خواهد شد. در اين صورت، ممكن بود افزون بر نقاط استراتژيك، بعضي از شهرهاي مرزي را نيز از دست بدهيم و اين امر در روحيه نيروهاي خودي اثر بدي برجا مي گذاشت و بالطبع، تبعات سياسي اي نيز براي نظام به دنبال داشت و در مقابل، روحيه دشمن را تقويت و مدال هاي متعددي بر دوش نظاميان صدام آويخته مي شد.(پاورقي 9) 
افزون بر ضرورت سياسي - نظامي انجام عمليات عليه تهاجمات دشمن (در صورتي كه در انجام عمليات گسترده آينده خدشه اي وارد نشود)، امام نيز مكرراً از وضعيت مهران مي پرسيدند به طوري كه در دو نوبت، به مسئولان جنگ فرموده بودند. < پس مهران چه شد؟> 
افزون بر آنچه گفته شد مسئله انجام هر عمليات موفق و در هركجا، ضرورت خاص خود را داشت. 
اقدامات عملي براي اجراي عمليات 
پس از تصرف مهران از سوي دشمن، سپاه دوم نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با نام قرارگاه نجف اشرف به منطقه وارد شد و اقدامات عملي براي توقف دشمن و برنامه ريزي براي آزادسازي مهران را آغاز كرد. 
پس از متوقف كردن پيشروي دشمن در سه تا پنج كيلومتري جاده كمربندي مهران، نيروهاي خودي در مقابل جاده آسفالت مزبور به پدافند و تشكيل خط مشغول شدند. از طرف ديگر، براي دسترسي هرچه سريع تر به دشمن و پركردن فاصله خط خودي با دشمن و آماده كردن زمينه انجام عمليات براي يگان ها، ضروري به نظر مي رسيد كه خط پدافندي خود را به دشمن نزديك كنيم؛ بنابراين، از طرف نيروي زميني سپاه پاسداران مقرر شد كه قرارگاه نجف اشرف و يگان هاي تابعه، خاكريز مقدم خودي را به طرف دشمن نزديك كنند. 
پس از گذشت مدتي، به دلايل مختلف از جمله عدم باور در انجام عمليات و به تبع آن عدم ضرورت احداث اين خاكريز، هيچ گونه اقدام عملي صورت نگرفت. در تاريخ 15/3/65، با فشار برادران رحيم صفوي و مصطفي ايزدي نخستين اقدام مؤثر در راستاي احداث خاكريز نيروهاي خودي بدون هيچ گونه درگيري با دشمن از سوي يگان هاي 25، 27 و 41 سپاه انجام شد.خاكريز مزبور بايد به تدريج در يك خط ممتد مقابل جاده آسفالت كمربندي مهران از رودخانه گاوي تا يال ارتفاعات در نزديكي خط دشمن احداث مي شد، اما به دليل ناهماهنگي در اين امر خاكريز مزبور به طور پراكنده و نامنظم در شب هاي متوالي احداث شد به طوري كه بعضي از خاكريزها تا پشت سنگر كمين دشمن رسيده بود. در يك مورد نيز، لشكر 27 حضرت رسول(ص) به قدري خاكريز را به دشمن نزديك كرده بود كه با روشن شدن هوا نيروهاي خودي توانستند يازده تن از نيروهاي سنگر كمين دشمن را در يك درگيري كوتاه به اسارت درآورند. 
بالاخره، طرح احداث خاكريز به دليل ناهماهنگي هاي موجود تا شب هاي قبل از عمليات نيز به طول انجاميد كه اين خود يكي از عواملي بود كه دشمن را فريب داد (در قسمت هاي مربوطه توضيح داده خواهد شد). در خلال اين اقدامات به دليل ياد شده دشمن نيز هيچ گونه حساسيتي نسبت به اين خاكريز نشان نمي داد. 
نكته ديگر اين كه خاكريزهاي احداث شده به دليل پراكندگي و نامرتب بودن از نظر طول تا دو برابر خاكريز مورد نظر بودند.

 

شناسايي 
پس از ابلاغ انجام عمليات از طرف نيروي زميني سپاه به قرارگاه نجف اشرف، عناصر اطلاعات عمليات قرارگاه با هماهنگي واحد اطلاعات يگان هاي عمل كننده كار شناسايي را در سرتاسر خطوط دشمن آغاز كردند. اطلاعات به دست آمده نشان مي داد كه در مجموع، خطوط دشمن در سه محور جاده ايلام - مهران و باغ كشاورزي - در محور وسط (حدفاصل رودخانه گاوي و جاده دهلران - مهران) - و در محور جنوبي (مجموعه ارتفاعات قلعه آويزان) از سه نوع مختلف استحكامات و موانع برخوردار بود.    
در محور شمالي، اطراف جاده آسفالت و باغ كشاورزي، دشمن قوي ترين استحكامات و موانع را داشت. به طوري كه پنج رديف خط و موانع دشمن شناسايي شد. در حالي كه هنوز موانع باقي بود، ادامه شناسايي در اين محور متوقف شد. 
در مجموع، اين محور بيش از هفت رديف مين همراه با كانال و بيش از پنج رديف سيم خاردار داشت. در محور وسط، كه قسمت بيشتر آن دشت بود و موانع طبيعي بجز رودخانه گاوي كم تر در آن ديده مي شد از استحكامات ضعيف تري برخوردار بود، ولي در عين حال، حداقل پنج رديف سيم خاردار و چهار رديف مين همراه سنگر كمين قبل از خط اصلي دشمن وجود داشت. 
لازم است توضيح داده شود سنگرهاي كمين دشمن در محور وسط در داخل زمين ايجاد شده بود، اين سنگرها حداكثر نيم متر از سطح زمين ارتفاع داشت كه با كانال به يكديگر و از آن جا به خط مقدم مرتبط مي شدند. 
در محور جنوبي، به ويژه معابري كه يگان ها انتخاب كرده بودند خطوط دشمن نسبت به دو محور ديگر ضعيف تر بود و تنها با سنگرهاي كمين و گاه در شيارها يك رديف سيم خاردار و مين پوشيده شده بود. تنها در حوالي جاده هايي كه روي ارتفاعات احداث شده بودند و محورهايي كه در عمليات والفجر3 مورد استفاده قرار گرفته بودند موانع و استحكامات بسيار پيچيده اي داشتند. 
با محدوديتي كه از لحاظ زماني وجود داشت و امكان توقف كارها ميسّر نبود وجود مهتاب مشكل عمده اي بود كه بايد حل مي شد. در اين رابطه، عناصر شناسايي با تاكتيك هاي مختلفي از جمله استتار با بوته هايي كه به خود مي بستند يا رفتن در داخل كيسه گوني به شناسايي مي پرداختند. در نهايت، تمامي يگان ها، شناسايي نسبتاً خوبي از خط دشمن به دست آوردند، اما شناسايي از عمق دشمن تنها با ديده باني انجام مي شد.

 

حفاظت، فريب و غافلگيري 
در ارتباط با حفاظت، تا پيش از عمليات به دليل وضعيت خاص ز مين و دشمن نظرات گوناگوني در رابطه با امكان عدم اجراي حفاظت وجود داشته است. عمده دلايلي كه باعث مي شد اين گونه نظرات ابراز شود تسلط دشمن بر ارتفاعات مرتفع منطقه و بالطبع، در ديد قرار داشتن عقبه هاي خودي بود. از سوي ديگر، به طور محسوسي اخبار مربوط به انجام عمليات در مهران پراكنده شده بود و ضعف حفاظت و احتمال فاش شدن تك خودي بسيار بود. 
اما اين وضعيت به دليل وجود زمينه هاي غافلگيري و انجام طرح هاي فريب و مسدود بودن برخي از كانال هاي اطلاعاتي به مشكلي در اجراي عمليات منجر نشد.    
از جمله عواملي كه باعث فريب دشمن شد مي توان به مسئله عكس العمل خودي در برابر تحركات و جابه جايي هاي دشمن در محورهاي مختلف، اشاره كرد. وقتي نمونه هايي از آمادگي احتمالي براي انجام تك از دشمن مشاهده مي شد نيروهاي خودي براي تقويت كردن آن مناطق و فريب دادن دشمن تردد و مكالمات كاذبي را انجام مي دادند. از جمله مناطقي كه در اين باره با تأكيد بسيار كار شده بود محورهاي فاو، سومار و قصر شيرين بود. 
پس از آماده شدن عمليات مهران به نيروهاي خودي در محورهاي ياد شده تأكيد شد كه در شب، با چراغ روشن به طرف خط مقدم ستونكشي كنند، هم چنين، مكالمات بي سيمي را افزايش دهند. 
به نظر مي رسد كه نتيجه اين طرح مناسب بود. از جمله دلايل اين امر بمباران پادگان ابوذر و سرپل ذهاب و شادگان بود. هم چنين در جريان عمليات (ظاهراً) فرمانده سپاه دوم عراق در منطقه مهران حضور نداشت و به احتمال قوي، در منطقه قصر شيرين بود. 
افزون بر اينها، با احداث خاكريزي هاي مقطع و نامنظم در شب هاي متوالي در خط خودي، دشمن تصور كرده بود كه نيروي جديد و بي تجربه اي در خط خودي مستقر شده است كه احداث يك خاكريز هفت الي هشت كيلومتري را يك ماه طول مي دهد ودر نهايت نيز نخواهد توانست، يك خاكريز ممتد و منظم را احداث كند. نكته ديگري كه باعث فريب دشمن شد اين بود كه تا يك شب قبل از عمليات، كار احداث خاكريز خودي ادامه داشت. 
از جمله دلايلي كه نشان دهنده غافلگيري دشمن در جريان عمليات بود مي توان به اين نكته اشاره كرد كه معمولاً دشمن در صورت كشف عمليات ما، از مدت ها پيش به منطقه وارد مي شد و خود را براي مقابله با ما آماده مي كرد، اما در اين عمليات، چند روز بعد از آغاز عمليات به اين كار اقدام كرد و اين غافلگيري كامل دشمن را نشان مي داد. 
برادر محسن رضايي در همين زمينه در جلسه ستاد اجرايي خاتم مي گويد: 
< در اين عمليات غافلگيري به طور كامل رعايت شده بود و دليل اصلي آن تقريباً عدم حضور نيروي غير سپاهي در ميان نيروهاي عمل كننده است > .
دلايل قاطع تر در اين رابطه، اظهارات اسراست: 
< - م ا اصلاً آمادگي نداشتيم كه شما حمله كرديد. 
- ما مي دانستيم كه شما به مهران حمله مي كنيد ولي نه به اين زودي. 
- وقتي شما حمله كرديد ما فكر كرديم ايذائي است > .

 

طرح مانور 
مباحث و سير طرح مانور
 
شايد در طول جنگ، مانور عمليات كربلاي 1 از بهترين و موفق ترين مانورها بوده است. روي هم رفته توجه به سير مانور، محدوديت زمان در خصوصيت آن و وضعيت خاص منطقه نكات مهمي را در تأييد آنچه گفته شد نشان مي دهد نخست، در طرح اوليه، به نظر همگان رسيد كه مانور مي تواند دو محور اصلي داشته باشد: محور نخست، تك، از سمت جاده ايلام - مهران و باغ كشاورزي به طرف شهر مهران و محور دوم، تك از سمت جاده دهلران - مهران و ارتفاعات قلعه آويزان به طرف شهر مهران و غرب قلعه آويزان (روي ارتفاعات) بود. 
براي اين منظور، با گذشت زمان و با وارد كردن يگان هايي از سپاه (در حد امكان) در نهايت بيش از سي گردان نيرو آماده نشد و به دليل حساسيت زمان، ممكن بود توقف بيش از اندازه، ضايعات جانبي ديگري را نيز در بر داشته باشد؛ بنابراين، قرار شد مانور بر اساس سي گردان نيرو طرح ريزي شود. 
پس از مدتي، طي سمينار فرماندهان نظامي سپاه در باختران، مانور عمليات نيز مورد بحث و بررسي قرار گرفت. نخست، از طرف فرماندهي سپاه اين موضوع مطرح شد كه امام تأكيد دارند قضيه مهران به سرعت حل شود. سپس، پيشنهادهاي مختلفي از جانب فرماندهان نظامي ارائه شد. اين مباحث در جلسات قرارگاه نجف ادامه يافت و طرح هايي بررسي شد كه از آن جمله مي توان به طرح هاي زير اشاره كرد: 
- يك محور حمله از طريق باغ كشاورزي و تپه هاي غلامي و محور دوم از پشت رودخانه گاوي، يعني در محور وسط نيروها از روي ارتفاعات به طرف انتهاي غربي قلعه آويزان مي رفت، سپس به طرف شهر و دشت مهران سرازير مي شد. 
- يك محور حمله از طرف باغ كشاورزي ومحور ديگر از ارتفاعات قلعه آويزان تا مرز، سپس نيروها به طرف مهران سرازير مي شدند. 
طرح اخير مورد تصويب اكثريت قرار گرفت و پس از مدتي مرحله بندي شد، اما به دليل كمبود نيرو و به نتيجه نرسيدن درباره محور باغ كشاورزي رد شد. 
پس از آن، طرح ديگري پيشنهاد شد مبني بر اين كه از مقابل خط خودي، يعني بين دو جاده آسفالت ايلام و دهلران يك محور مستقيم به طرف شهر داشته باشيم، يعني به صورت هلالي شكل به طرف مهران برويم و بعد عمليات را ادامه دهيم و ارتفاعات را نيز تأمين كنيم، اين طرح نيز به دلايل مختلف از جمله عدم تضمين در تصرف ارتفاعات رد شد. 
بالاخره پس از بررسي هاي نهايي با پافشاري برادر رحيم صفوي، جانشين نيروي زميني سپاه، چهار تا پنج روز پيش از عمليات، طرح نهايي مانور تصويب شد. به اين صورت كه به دليل كمبود نيروي خودي و استحكامات دشمن در محور باغ كشاورزي و نيز هوشياري دشمن در آن جا اين محور حذف شود و با يك تلاش قوي از محور ارتفاعات قلعه آويزان و يال هاي آن تا رودخانه گاوي صورت گيرد. 
به هر حال، با وجود اين كه طرح هاي مختلفي ارائه شد و طرح نهايي نيز تنها چند روز قبل از عمليات به تصويب رسيد، اين طرح نقاط قوت بسياري، داشت كه از آن جمله مي توان به نكات زير اشاره كرد: 
- محور تعيين شده از نظر استحكامات و هوشياري دشمن نسبت به ساير محورها ضعيف تر بود. 
- به دليل هوشياري و حساسيت دشمن نسبت به محور جاده ايلام - مهران توان خود را نيز در اين محور متمركز كرده بود؛ زيرا، بينش كلاسيك حكم مي كرد كه عمليات اصلي در اين محور باشد. 
- محور ارتفاعات قلعه آويزان تا رودخانه گاوي در نهايت به عقبه دشمن* منتهي مي شد. البته، شايد بتوان گفت كه ضعف اين مانور تك محوري بودن آن است و در صورت موفقيت بالاي عمليات باعث عقب نشيني و فرار موفق دشمن مي شد. 
البته، نكته ديگري نيز به منزله ضعف طرح مطرح مي شد و آن اين كه جناح راست عمليات، محوري براي حركت نيروهاي زرهي و مكانيزه دشمن بود و خطر دور زدن نيروهاي خودي در عمق وجود داشت. بر طرف كردن ضعف هاي مزبور مستلزم وارد كردن چند يگان ديگر بود. اين امر خود به خود باعث از دست دادن زمان مي شد و با توجه به آمادگي دشمن در محورهاي قصرشيرين و سومار و ... همين نيرو براي متوقف كردن تهاجم دشمن از دست مي رفت. در اين صورت، خود به خود در موضع انفعال قرار مي گرفتيم. 
در هر حال، عامل سرعت در انجام عمليات از عوامل مهم موفقيت اين طرح بوده است.

 

مراحل عمليات براساس طرح مانور 
عمليات سه مرحله داشت، خط حد اصلي در آغاز از ارتفاعات قلعه آويزان تا جاده آسفالت دهلران - مهران و در عمق تا خاكريز خودي قبل از تك عراق (از فرخ آباد تا قبل از ارتفاعات 223) تعيين مي شود. مراحل عمليات به ترتيب زير است: 
- مرحله نخست تأمين ارتفاعات قلعه آويزان ايران تا روستاي امام زاده سيدحسن. 
- مرحله دوم تأمين ارتفاعات جبل حمرين تا شيار ميگ سوخته و در امتداد آن تأمين روستاهاي بهين بهروزان و هرمز آباد. 
- مرحله سوم تصرف خاكريز والفجر 3 كه از روستاي فرخ آباد تا زير ارتفاعات 223 قلعه آويزان امتداد داشت و خود به خود، در اين مرحله مهران نيز تأمين مي شد.

 

سازمان رزم 
مطابق برآورد اوليه، شصت گردان نيرو براي تأمين، حفظ و پدافند محاسبه شده بود، اما پس از تلاش فراوان و آزادسازي يگان ها از محورهاي مختلف در نهايت، سي گردان نيرو براي عمليات آماده شد؛ بنابراين، مانور نيز بر اساس همين استعداد طرح ريزي شد. جدول صفحه قبل استعداد يگان هاي عمل كننده را بر اساس آمار ارائه شده از سوي اين يگان ها به هنگام طراحي عمليات و واگذاري مأموريت، نشان مي دهد: (كليه يگان هاي ذكر شده در جدول از يگان هاي سپاه مي باشند). 
هم چنين، از سپاه گروه 63 توپخانه خاتم و گردان ادوات نجف و هم چنين تيپ 45 مهندسي جواد الائمه(ع) و لشكر 43 مهندسي امام علي(ع) و جهاد ستاد نجف (كه جهاد تهران، فارس، و ... را تحت امر داشت) براي عمليات آماده شدند. (امكانات ارتش بعداً آورده مي شود). 
افزون بر اينها تيپ 114 اميرالمؤمنين(ع) نيز با دو گروهان نيرو به صورت ادغام با تيپ 4 زرهي لشكر 21 حمزه در خط باغ كشاورزي به صورت پدافند با مأموريت تظاهر به تك در شب عمليات، مستقر بودند. 
البته، لازم است يادآوري شود كه بجز لشكر 27 و 41 ديگر لشكرهاي سپاه با يك تيپ خود در عمليات شركت مي كردند و بقيه توان آنها در خطوط پدافندي قبلي استقرار داشت.

 

خط حد يگان ها 
با توجه به توان يگان ها و حساسيت منطقه خط حد هر يگان به ترتيب زير مشخص شد. البته ممكن بود اين خط حدها بنا به دستور در حين عمليات تغيير كند. 
خط حد يگان ها به ترتيب از جنوب به شمال به شرح زير است: 
- لشكر 17 علي بن ابي طالب(ع) از خط مقدم تا شيار آب زيادي؛ 
- لشكر 25 كربلا روي قلعه آويزان ايران تا آخرين پيشروي قلعه آويزان؛ 
- لشكر 41 ثارالله بين ارتفاعات جبل حمرين و امام زاده سيدحسن؛ 
- لشكر 27 حضرت رسول(ص) در كنار همين محور در دشت؛ 
- لشكر 10 سيدالشهداء سمت چپ جاده آسفالت مهران - دهلران تا شيار گاوي؛ و 
- تيپ 21 امام رضا(ع) (كه در شب دوم وارد عمل مي شود) براي تصرف هرمزآباد و لشكر نصر نيز براي تصرف مهران در نظر گرفته شده بود.

 

زمان عمليات 
در رابطه با زمان اجراي عمليات ضمن لزوم سرعت در انجام آن، بايد شرايط اوليه آن نيز آماده مي شد؛ بنابراين، نخست، زمان اجراي عمليات 4/4/65 تعيين شد، ولي به دليل عدم آمادگي يگان ها به تاريخ 7/4/65 موكول شد. سپس به دليل عدم آمادگي بعضي از يگان ها 24 ساعت به تعويق افتاد و در نهايت، فرماندهي كل سپاه براي آماده شدن لشكر 27 حضرت رسول(ص) زمان عمليات را ساعت 15:10 شب مورخه 9/4/65 تعيين كرد. 
آتش و زرهي در طرح 
در مجموع، براي عمليات شش گردان توپخانه از سپاه شامل 122 م م، 130 م م، 152 م م وكاتيوشا و سه گردان توپخانه از ارتش شامل 155 م م، 105 م م، 130 م م، 203 م م و كاتيوشا در نظر گرفته شد. هم چنين، نهصد هزار گلوله برآورد شده بود كه3/1 آن تأمين شد. از اين تعداد گلوله خمپاره هفتاد هزار عدد از سپاه و سي هزار از ارتش و گلوله توپ 000/63 عدد از سپاه و صدوسي هزار گلوله از ارتش (در مجموع حدود سيصدهزار گلوله) تأمين شد.

 

زرهي 
با توجه به وضعيت منطقه عملياتي شركت زرهي بسيار ضروري احساس مي شد. در اين رابطه، دو دسته تانك از طريق لشكر 27 به لشكر ثارالله و يك دسته به لشكر علي بن ابيطالب (ع) و يك گروهان به لشكر 10 سيدالشهداء مأمور شد. لشكرهاي 25 كربلا و 27 حضرت رسول(ص) خود مستقلاً زرهي وارد عمل كردند.

 

آخرين وضعيت خودي و دشمن در آستانه عمليات 
با توجه به اين كه طرح مانور و خط حد يگان هاي خودي تنها چند روز قبل از عمليات ابلاغ شده بود در آستانه عمليات، يگان ها مشكلات فراواني داشتند. براي نمونه، مأموريت لشكر 10 سيدالشهداء 48 ساعت قبل از عمليات ابلاغ شد. 
به هر حال، يگان ها خود را آماده عمليات كردند. در اين ميان، آمادگي لشكر 17 علي بن ابي طالب (ع) ويژگي خاصي داشت، اين لشكر بر اساس مانور عملياتي خود بايد ارتفاعات قلعه آويزان را دور مي زد و از پشت با دشمن درگير مي شد. از اين رو، 24 ساعت قبل از آغاز عمليات دو گردان نيروي خود را از مسيرهاي شناسايي شده حركت دادند و خود را به عقبه دشمن در ارتفاعات قلعه آويزان رساندند و منتظر آغاز عمليات ماندند. 
از سوي ديگر، مجموعاً در منطقه عملياتي، دشمن تحركات و حساسيت چشمگيري نشان نمي داد و به جز تحكيم جزئي مواضع خط مقدم خود و اجراي محدود آتش توپخانه به ظاهر فعاليت ديگري نداشت. به نظر مي رسيد آن آرامش دشمن به آن دليل است كه به تحكيم و تثبيت مواضع به دست آمده مشغول است و براي جلوگيري از آتش توپخانه خودي از اجراي آتش خودداري مي كند. 

استعداد و گسترش نيروهاي دشمن عبارت بود از: 
منطقه مورد نظر تحت مسئوليت لشكر 17 زرهي از سپاه دوم عراق بودكه خط حد پدافندي آن از رودخانه كنجان چم به سمت ميانكوه امتداد يافته بود و مقر لشكر در بدره و مقر تاكتيكي آن روي ارتفاعات 215 قلعه آويزان بود. 
يگان هاي تحت امر اين لشكر عبارت بودند از: 
- تيپ 443 پياده كه منطقه مسئوليت آن از پاسگاه آب زيادي تا رودخانه آب شور بود و مقر تيپ روي ارتفاعات قلعه آويزان قرار داشت؛ 
- تيپ 705 پياده از رودخانه آب شور تا رودخانه گاوي و مقر آن در روستاي امام زاده سيدحسن بود؛ 
- تيپ 425 پياده از تپه 215 باغ كشاورزي تا رودخانه كنجان چم و مقر آن در ورمهرزاد بود؛ و 
- تيپ هاي 70 زرهي، 59 مختلط، 501 پياده در احتياط نزديك وتيپ يك كماندويي در بدره بودند و تيپ 65 نيروي مخصوص براي احتياط سپاه دوم بود. هم چنين، يك آتشبار توپ اتريشي و چهار قبضه كاتيوشا پشتيبان تيپ هاي زير امر لشكر 17 بودند. 
در مجموع، تا قبل از آغاز تك نيروهاي خودي، دشمن 42 گردان نيروي پياده و شش گردان نيروي زرهي در تمامي منطقه مورد نظر داشت كه بيست گردان آن درگير و مابقي در احتياط بودند. 
جدول شماره 2 اشتغالات و مأموريت هاي جنگي يگان هاي عمل كننده در عمليات كربلاي 1 را طي شش ماه گذشته نشان مي دهد.

 

ميزان حضور ارتش در عمليات 
به دنبال مسائلي كه در گذشته بين ارتش و سپاه وجود داشت و در پي نتايج عمليات هاي كميل (انجام نشده)، قادر و والفجر 8 و9 هم چنين وضعيت فعلي فرماندهي نزاجا ظاهراً تغييرات محسوسي در ديدگاه ها و برخورد ساير عناصر نزاجا انجام شده بود. براساس طرح، از ارتش جمهوري اسلامي ايران نيروي هوايي با تعهد روزي ده سورتي پرواز براي بمباران مواضع دشمن و هوانيروز نيز تعهد انجام عمليات را با دو تيم آتش و تخليه مجروح و توپخانه نيروي زميني با سه گردان از انواع توپخانه در عمليات شركت داشته است. هم چنين، تيپ 4 لشكر 21 حمزه در خط باغ كشاورزي پدافند داشت و موظف بود در عمليات با اجراي آت


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: شنبه 8 تير 1393برچسب:,
ارسال توسط عمار
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 411
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 2561
بازدید ماه : 411
بازدید کل : 104540
تعداد مطالب : 871
تعداد نظرات : 73
تعداد آنلاین : 1